صفیر آرانی
اشعار آیینی شاعر اهلبیت(علیهم السلام) رضا حمامی آرانی
آیه آیه خیزران
دلم پیاله پیاله غم نهان ميخورد
كه چشمم اشك عزايت ز عمق جان ميخورد
در اين سفر چه كشيدم سه سالهات وقتي
به جرم تشنه لبي چوب ساربان ميخورد
دلم به طشت زرت ذره ذره شد آنگاه
كه آيه آيه لبان تو خيزران ميخورد
چه سنگها كه به سوي سر تو شد پرتاب
ولي پس از سر تو بر سر زنان ميخورد
چقدر ياد شد از روي مادرت وقتي
كه برق سيلي دشمن به اين و آن ميخورد
به دست و گردن ما جاي ريسمان ميماند
اگر سر تو به ني گرد كاروان ميخورد
ز جاي ،دختر تو نقش بر زمين ميشد
طناب گردن زينب اگر تكان ميخورد
چه ميكشيد دل نجمه آن دقيقه كه باد
به گيسوان سر قاسم جوان ميخورد
نوشته شده در تاريخ سه شنبه 28 آبان 1392برچسب:شعر اسارت زینب س,مسیر کوفه تا شام,شعر اسرا,حمامی آرانی, توسط با کاروان زینب.سعیدخانی.
صفحه قبل 1 صفحه بعد